نام:محمد،احمد(ص)
لقب:رسول الله،مصطفی
کنیه:ابوالقاسم
شهرت:امین
مقام:خاتم الانبیاء
نام پدر:عبدالله
نام مادر:آمنه
تاریخ ولادت:12یا17ربیع الاول عام الفیل
محل ولادت:مکه معظمه
آغاز نبوت:27رجب سال 40عام الفیل
مدت نبوت:23سال
مدت عمر شریف:63سال
تاریخ رحلت:28صفر
سال رحلت:11هجری
محل رحلت:مدینه
سبب رحلت:احتمالا مسمومیت
قاتل:پیرزنی از یهود
محل دفن:مسجدالنبی،مدینه طیبه،کشور عربستان
تعدادفرزندان:3پسر و 4دختر
پادشاه زمان ولادت:انوشیروان
پادشاه زمان شهادت:هرقل پادشاه روم
کوه حرا
در کشور عربستان و در شهر مکّه، کوهی وجود دارد که نام آن «حَرا» است. در بالای این کوه، غاری کوچک قرار دارد که قسمتی از آن را نور خورشید روشن میکند و قسمتهای دیگرش، تاریک است. کسانی که به زیارت خانه خدا و سفر حج میروند، یکی از جاهایی که حتماً به دیدنش میروند، غار حرا است؛ چون آن مکان، جایی است که پیامبر گرامی اسلام -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- روزها و شبهای زیادی به آنجا میرفت و به راز و نیاز با خدا مشغول میشد.
راز آن شب
سالیان دور در یکی از شبهای پایانی ماه رجب، در گوشهای از شهر مکه و در قله کوهی به نام حرا، اتفاق بزرگی افتاد؛ اتفاقی که سرنوشت انسانها را عوض کرد و مژده بزرگی برای آدمها آورد. در آن شب، حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 40 ساله بود، در غار حرا مثل شبهای دیگر مشغول عبادت و راز و نیاز با خدای مهربان بود. ناگهان دید فرشتهای زیبا وارد غار شد. فرشته نزدیک و نزدیکتر میشد. از چهرهاش پیدا بود که خبر مهمی دارد. نام آن فرشته جبرئیل بود.
پیامبر و فرشته
«جبرئیل امین»، فرشته پیامرسان خداوند، به غار حرا پیامبر اسلام حضرت محمد -صلیاللهعلیهوآله- رفت تا خبر مهمی را به او بگوید. جبرئیل نوشتهای به همراه خود آورده بود و از حضرت محمد -صلیاللهعلیهوآله- میخواست تا آن را بخواند. پیامبر فرمود: «نمیتوانم بخوانم.» فرشته دوبار دیگر از پیامبر خواست تا نوشته را بخواند و سرانجام لبهای آسمانی پیامبر مشغول خواندن شد. چه جملههای زیبایی بود!
تاریخ انتشار: 1396/02/04
شکیبا باشید...