در خصوص اهميت برنامهريزى، محققین مطالب زیادی مطرح نمودهاند . چهار فايدهی اصلى كاربرد برنامهريزى عبارت است از:
1. هدفمندى
2. بركت زمان
3. كاهش دغدغه
4. نتايج فراوان
امروزه ضرورت برنامهريزى، با عنايت به سرعت، اطلاعات، قدرت و تحولات انفجارى موجود، از آفتاب روشنتر است .
اهميت برنامهريزى آن قدر روشن و بديهى است كه بىنياز از تاكيد به نظر مىرسد. اين اصل در تمام مراحل حيات آدمى و در همهی امور جارى او لازمالاجرا است . برخى صاحبنظران معتقدند: ما با برنامهريزى، تمام امكانات خويش را جهت وصول به هدف تعيين شده بسيج میكنيم و به نوعى هماهنگى میرسيم . بهترين مثال در اين زمينه فصل امتحانات است.
فصل آزمونها، از محسوسترين زمانها جهت بهكارگيرى يك برنامهريزى منسجم و مجدّانه به شمار مىآيد؛ چون برنامهريزى روش نظامدار انجام امور است و بدون بهكارگيرى آن، اهداف حاصل نمىگردند .
در حالت فقدان برنامه به روزمرگى دچار خواهيم شد و با انجام مطالعات پراكنده انگيزههاى خود را ضعيف مىسازيم كه محصول آن اضطراب و نگرانىها است. به منظور ورود به قلمرو جادويى و شگفتانگيز برنامهريزى در فصل امتحانات و ارزشيابىها، ابتدا بايد تمام افكار محدودكننده را از خود برانيد و به يك موجود معنوى تبديل شويد؛ موجودى كه در قلمرو درونىاش محدوديتى ندارد. در اين حالت، به سطح جديدى از معرفت درونى مىرسيد كه با شما نجوا مىكند: «من مىتوانم در اين لحظه چنين كارى را به خوبى انجام دهم.»
جالب اين كه با چنين باورى تمام كمكهاى مورد نياز را دريافت خواهيد كرد. اگر بخواهيم ذهن را در جايگاهى قرار دهيم كه معجزه بيافريند، بايد همه چيز را به برنامه و توكّل در آميزيم.
برای دانشآموزان، برنامهریزی درسی یكی از ویژگیهای مهم محسوب میشود و ضمن ایجاد اعتماد به نفس در آنان، زمینههای حضور موثر در مقاطع بالاتر را ایجاد میکند.
معمولا دانشآموزان معتقدند تهیهی یك برنامه، بسیار ساده است، اما به نظر میرسد آن چیزی كه موجب عدم موفقیت آنها میشود روش اجرای برنامه است. اجرای یك برنامه كامل شاید غیرممكن باشد، اما به طور قطع اگر موارد زیر رعایت شود، بچهها میتوانند خودشان را به آنچه كه پیشبینی كردهاند، نزدیكتر كنند.
1. عادت به برنامه:
اصلیترین علت اجرایی شدن برنامه، عادت كردن به برنامه است. برای این كار توصیه میشود به مدت یك هفته ساعتهای مطالعه خود را ثبت كنند، سپس با استفاده از آن برای هفتهی بعد خود یك برنامه بنویسند و تا سه هفته ادامه دهند. برای تغییر این عادت بایستی ابتدا برنامه را با روحیهی خود تطبیق داده و پس از آن كه ذهن به اجرای برنامه پایبند شد، برنامه را به مرور متناسب با زمان، تنظیم و اجرا كنند.
2. برنامهریزی بر اساس واقعیات:
یكی از دلایل اجرا نشدن برنامه «ایدهآلگرایی» است. در برنامهریزی، باید واقعی فكر شود. یعنی خود را در شرایط روزی قرار دهند كه میخواهند برای آن روز برنامه بنویسند، مثلا چه ساعتی از مدرسه به خانه برمیگردند؟ (اغلب برنامهها بر مبنای استعداد و توانایی و امكانات واقعی نیستند و یك شخص با بلندپروازی آنها را طراحی میكند و از ساعات اولیه روز، بدون هیچگونه تجربهای شروع به مطالعه میكند. در این حالت برنامهی آنان مانند قیف، از بیشترین ساعت شروع و به كمترین ساعت میرسد و كمكم تمام میشود. حتما باید بدانید ما نمیتوانیم برنامهی مطالعهی زندگی خود را فقط بر اساس آرزوها، تمایلات و نظرات دیگران تنظیم كنیم.)
3. افزایش تدریجی ساعت مطالعه
افزایش ناگهانی ساعت مطالعه از عوامل اصلی اجرا نشدن برنامه است و این حس را ایجاد میكند: «من نمیتوانم از روی برنامه درس بخوانم.»
برای
افزایش ساعت مطالعه، در هر هفته 15 الی 20 دقیقه به ساعت اضافه خواهد شد.
پس ساعت مطالعه باید به تدریج افزایش یابد تا پس از رسیدن به حد مطلوب،
بتواند تداوم و استمرار یابد.
4. عدم توقف برنامه:
اگر در برنامه به مدت یك ساعت و یا حتی یك روز كامل تاخیر ایجاد شده باشد، باز هم اجرای برنامه نباید متوقف شود. به تعبیری اجرای كامل یك برنامه سخت است. بنابراین اگر بچهها موفق به اجرای یك یا چند قسمت نشدند، باید برنامه را ادامه دهند؛ ولی سعی شود ساعتهای عقبمانده در ساعتهای بعدی جبران گردد. برای جبران، نیازمندیم كه برنامهریزی انعطاف داشته باشد.
5. ارزش قائل شدن برای برنامه:
پایبندی و داشتن ارادهی
قوی در اجرای برنامه عامل بسیار مهمی در اجرایی شدن برنامه است. حتی یك
لحظه هم نباید فكر كنند كه میتوان اجرای برنامه را چند دقیقه به تعویق
انداخت. درست مثل زمانی كه در مدرسه با شنیدن صدای زنگ موظف به رفتن به
كلاس هستند، حتی یك دقیقه هم نباید تاخیر بیفتد.
باید به یاد داشته باشند كه برای تهیهی برنامه یك بار به اندازهی كافی فكر شده است، پس به سرعت و بدون افكار وسوسهانگیز شروع به اجرای برنامه كنند.
6. تفاوت در برنامهها:
نباید برنامهها را برای همه یكسان طراحی كرد. در بعضی از مدارس یا مراكز مشاهده میشود یك نسخه برنامه برای همهی دانشآموزان تنظیم میشود. یعنی یك دارو برای همه، همچنان كه یك دارو برای یك بیمار خاص است و هر كسی یك داروی متناسب با بیماری لازم دارد، هر دانشآموز هم باید با توجه به استعداد و توانایی خود برنامهی شخصی خود را تنظیم كند. ساعت كلی آن، ساعت جزیی آن، استراحت بین مطالعه و نوع كتابها و غیره باید منطقی باشد. استعداد هر فرد، پایههای درسی، نقاط ضعف و قوت در درسها، هدف، روش مطالعه، محیط مطالعه، انگیزه مطالعه، مقطع تحصیلی و ... همهی اینها در برنامهریزی باید مورد توجه قرار گیرد.
7. طراحی هفتگی:
برنامه حداقل یك هفته اجرا و در صورت لزوم بعد از یك هفته اصلاح شود و همانطور برای هفتههای بعدی ادامه پیدا كند تا به شكل عادت درآید. بعضی از دانشآموزان برنامه را روز به روز تعیین میكنند. اینگونه برنامهها كارآیی كمتری دارند.
8. مقایسه با دیگران هرگز:
هیچ
موقع به این فكر نشود كه دیگران چهگونه، چهمقدار، چهطور و كجا درس
میخوانند. بچهها نباید نگران شوند كه فلانی چهقدر میخواند.
مثلا بارها شنیدهایم كه بعضی از دانشآموزان میگویند من قبول نمیشوم، زیرا من 6 ساعت درس میخوانم و دوستم 10 ساعت میخواند.
در
صورتی كه ممكن است 6 ساعت خیلی بهتر و عمیقتر از 10 ساعت باشد. آنها فقط
باید با خودشان مقایسه شوند، اگر یك روز زمان درس خواندن آنها نیمساعت
زیاد شد، یعنی رشد خوبی داشتهاند. پس رقیب اصلی دانشآموزان خودشان هستند،
زیرا بارها مشاهده شده است بعضی از دانشآموزان با اراده و باانگیزه كه
معدل پایین ولی برنامهریزی دقیق داشتهاند در بهترین و مهمترین
دانشگاهها قبول شدهاند، یعنی اینكه هر كسی خودش را بشناسد و از استعدادش
استفاده كند، موفق میشود.
9. ارزیابی در پایان هر هفته
دانش آموزان در انتهای هر هفته گزارش اجرای برنامهی خود را در دفتر برنامهریزی بنویسند و با پیشبینیهای خود مقایسه و ارزیابی كنند. ضمن تحلیل و مشخص شدن معایب، راهكار بهبود آن را برای هفتهی آینده تعیین كنند.
10. مطالعهی تمام كتابها
عدم
توجه به یك درس در هفته باعث میشود كه تكالیف آن جمع شده و به شدت در
میزان موفقیت آنها تاثیر منفی داشته باشد. تمام درسها باید به طور مستمر و
براساس برنامههای كلاسی در هر هفته مطالعه شود.
شکیبا باشید...